روی تو را در رکاب شمس و قمر می رود


روی تو را در رکاب شمس و قمر می رود

روی تو را در رکاب شمس و قمر می رود


روی تو را در رکاب شمس و قمر می رود

روی تو را در رکاب شمس و قمر می رود


روی تو را در رکاب شمس و قمر می رود

روی تو را در رکاب شمس و قمر می رود


لعل تو را در عنان شهد و شکر می رود

لعل تو را در عنان شهد و شکر می رود
لعل تو را در عنان شهد و شکر می رود
لعل تو را در عنان شهد و شکر می رود
لعل تو را در عنان شهد و شکر می رود
لعل تو را در عنان شهد و شکر می رود
لعل تو را در عنان شهد و شکر می رود
قافلهٔ عشق تو می رود اندر جهان
قافلهٔ عشق تو می رود اندر جهان
قافلهٔ عشق تو می رود اندر جهان
قافلهٔ عشق تو می رود اندر جهان
قافلهٔ عشق تو می رود اندر جهان
قافلهٔ عشق تو می رود اندر جهان
قافلهٔ عشق تو می رود اندر جهان
طائفهٔ عقل ها هم به اثر می رود
طائفهٔ عقل ها هم به اثر می رود
طائفهٔ عقل ها هم به اثر می رود
طائفهٔ عقل ها هم به اثر می رود
طائفهٔ عقل ها هم به اثر می رود
طائفهٔ عقل ها هم به اثر می رود
طائفهٔ عقل ها هم به اثر می رود
روی تو را در فروغ دید نشاید از آنک
روی تو را در فروغ دید نشاید از آنک
روی تو را در فروغ دید نشاید از آنک
روی تو را در فروغ دید نشاید از آنک
روی تو را در فروغ دید نشاید از آنک
روی تو را در فروغ دید نشاید از آنک
روی تو را در فروغ دید نشاید از آنک
ز آتش رخسار تو تاب بصر می رود
ز آتش رخسار تو تاب بصر می رود
ز آتش رخسار تو تاب بصر می رود
ز آتش رخسار تو تاب بصر می رود
ز آتش رخسار تو تاب بصر می رود
ز آتش رخسار تو تاب بصر می رود
ز آتش رخسار تو تاب بصر می رود
بی تو به بازار عشق سخت کساد است صبر
بی تو به بازار عشق سخت کساد است صبر
بی تو به بازار عشق سخت کساد است صبر
بی تو به بازار عشق سخت کساد است صبر
بی تو به بازار عشق سخت کساد است صبر
بی تو به بازار عشق سخت کساد است صبر
بی تو به بازار عشق سخت کساد است صبر
نقد روانتر در او خون جگر می رود
نقد روانتر در او خون جگر می رود
نقد روانتر در او خون جگر می رود
نقد روانتر در او خون جگر می رود
نقد روانتر در او خون جگر می رود
نقد روانتر در او خون جگر می رود
نقد روانتر در او خون جگر می رود
حاصل خاقانی است دفتر غمهای تو
حاصل خاقانی است دفتر غمهای تو
حاصل خاقانی است دفتر غمهای تو
حاصل خاقانی است دفتر غمهای تو
حاصل خاقانی است دفتر غمهای تو
حاصل خاقانی است دفتر غمهای تو
حاصل خاقانی است دفتر غمهای تو
زان چون قلم بر درت راه به سر می رود
زان چون قلم بر درت راه به سر می رود
زان چون قلم بر درت راه به سر می رود
زان چون قلم بر درت راه به سر می رود
زان چون قلم بر درت راه به سر می رود
زان چون قلم بر درت راه به سر می رود
زان چون قلم بر درت راه به سر می رود